الینا طاهریالینا طاهری، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

دختر طلایی مامان الینا

بدون عنوان

امروز هوا واقعا سرد شده دیشب کلی بارون اومد فکر کنم سرماخوردم خدا کنه جوجو ازم نگیره وقتی بچه ها مریض میشن واقعا ادم حاضره خودش بدترین درد ها رو بگیره ولی اونها درد نکشن ...
19 مرداد 1392

کمک به مادر جون

امروز می خوام به مادر جونم کمک کنم هندوانه خربزه بشوره اول مقدمات کار برای کمک اماده میشم حالا دمای اب رو اندازه می گیریم که مناسب باشه الان دیگه میشه میوه ها را شست که این کار رو هم با دقت انجام میدیم   لذت یک کار خوب   ...
18 مرداد 1392

درخواست کمک

دوست های گلم این عکس محمد طاها کوچولو است که شرح حالش رو می بینید به خاطر مادرش براش دعا کنید شما همه مادرین می دونین الان چه حالی داره اگر دوست دارین این پست رو تو صفحه وبلاگ خودتون بذارین شاید خبری از این بچه بدست اومد مامان بابای خوبم , منم " محمد طاها " , کجایید؟... خیلی بیقرار آغوشتونم                             عکسهای محمد طاها دو روز قبل از ربوده شدن   چشمهای پراشکمان به در دوخته شده و گوش به زنگ تلفن نشسته ایم تا فرزند ربوده شده شیرین زبانمان آغوش پر از غم ما را شاد کند .   ...
17 مرداد 1392

محمد طاها

نازنینم از دیروز که جریان محمد طاها رو فهمیدم هر وقت در آغوشت می گیرم هر وقت بوی تنت رو با تمام وجودم حس میکنم هر وقت موقع شیر خوردن به چشمات نگا می کنم هر وقت دست های کوچیکیت رو دور گردنم میندازی و بوسم می کنی هر وقت کنارم هستی با خودم میگم خدایا به مادرش صبر بده و کوچولوشو به اغوشش برگردون
17 مرداد 1392

دعا

دختر نازم وقتی خوابی نگاهت می کنم غرق  لذت میشم و از خدا می خوام در زندگی همواره در آرامش و شادی باشی نازگلم
16 مرداد 1392

نی نی شکمو

یه چیزی واقعا باعث تعجب من شده مسابقه نی نی شکمو هر وقت میرم صفحه اطلاع رسانی این مسابقه و کامنت ها رو می خونم تعجب میکنم یعنی بردن تو این مسابقه اینقدر ارزش داره!!! بابا والا ما هم تو این مسابقه شرکت کریدیم به همه دوست و اشناها هم smsزدیم که رای بدن 47 تا رای هم بیشتر جمع نشد وقتی هم دیدم مسابقه با معیارهای من جور نیست خب بعدش دیگه انصراف دادیم تموم شد رفت حالا هی میان کامنت میذارن این مسابقه ال بوده بل بوده خب شرکت نکنین نمی دونم چرا مادرا سرنوشت بچه هاشون رو در گرو این مسابقه و چاپ عکس اون تو مجله شهرزاد می بینن و اینقدر به هم توهین می کنن والا همه بچه ها خوشگلن همه شون تاج سر پدر و مادراشون هستن یه بنده خدایی اومده تو وبلاگ الینا...
16 مرداد 1392

بدون عنوان

دخترکم عزیزم روز به روز بزرگ شدنت رو می بینم و هم خوشحال میشم و هم غصه ام میگیره خوشحالی اش که معلومه اما ناراحتی.... دلم نمی خواد زود بزرگ شی عزیزکم وقتی گریه می کنی دلم اتیش میگیره اگر یه روز کسی اشک رو تو دربیاره چی اگر قلبت رو بشکنن چی اگر ناراحت بشی اگر تو دلت یه عالمه غم بشینه و خجالت بکشی به من بگی چی خدایا دختر داشتن خیلی سخته!!!
14 مرداد 1392